یادداشت؛ شش نکتهای که فوتبال آلمان میتواند از بسکتبال خود بیاموزد
علل موفقیت بسکتبالیستهای آلمانی و چگونگی فتح جام جهانی از زبان دنیل میشر؛ قابل توجه فوتبال آلمان!
درحالی که تیم ملی فوتبال آلمان بیش از پنج سال است که در وضعیتی بسیار ضعیف قرار دارد، تیم ملی بسکتبال آلمان روز یکشنبه برای اولین بار قهرمان جهان شد. مسیر رسیدن بسکتبالیستهای آلمانی به قله جهان میتواند الگویی برای فدراسیون فوتبال آلمان باشد؛ اگرچه حتی اگر قیاسهایی که در اینجا انجام شد ناقص باشند. در ادامه، یادداشت دنیل میشر برای فوسبال نیوز را میخوانید.
1. رئیسی شایسته
رئیس فدراسیون بسکتبال آلمان (DBB)، اینگو وایس نام دارد. این مرد که بومی مونستر است، به معنی واقعی کلمه با بسکتبال زندگی میکند. او از سال ۲۰۰۶ هدایت فدراسیون را بر عهده داشت و همیشه مسیر بسکتبال آلمان را بدون اشتباه، بلکه اغلب با تخصص و آینده نگری تعیین کرده است.
در تقطه مقابل، در اتحادیه فوتبال آلمان هشت سالی میشود که درگیریهایی بر سر قدرت وجود دارد؛ این اتحادیه معمولاً توسط پشتیبانهای سیاسی (گاهی CDU، گاهی اوقات هم SPD) رهبری میشود که تقریباً هیچ ایدهای درباره فوتبال حرفهای ندارند. به طبع وظیفه رئیس فدراسیون فوتبال آلمان این است که این ضعف، فوتبال آلمان را تحت تاثیر قرار ندهد؛ اما افرادی که برای این مقام در نظر گرفته میشوند، اغلب زمان (یا حتی تمایلی!) برای مقابله با این ضعف ندارند.
2. مربی کاربلد
گوردون هربرت سرمربی فعلی بسکتبال آلمان، در دوران بازی خود در فنلاند و بلژیک مشغول به کار و همچنین بازیکن ملی کانادا بود. از سال ۱۹۹۴، او کار خود را به عنوان مربی ملی آغاز کرد؛ این سرمربیگری شامل نشستن رو نیمکت تیمهای ملی فنلاند، اتریش، یونان و فرانسه است. او همچنین چندین بار سابقه سرمربیگری در بوندسلیگا را داشت. هربرت قبل از اینکه در سال ۲۰۲۱ هدایت تیم آلمان را بر عهده بگیرد، مسئولیتهایی در تیم ملی کانادا و گرجستان نیز داشت. این مرد ۶۴ ساله، تیم ملی آلمان را گام به گام به سمت اوج جهان هدایت کرد؛ در سال ۲۰۲۲، مقام سوم در مسابقات قهرمانی اروپا به دست آمد و سپس در روز یکشنبه همین هفته، قهرمانی در جام جهانی.
در نقطه مقابل، اتحادیه فوتبال آلمان در ابتدا برای مدتی بسیار طولانی با یواخیم لوو درگیر بود، چرا که او دیگر قادر به همگامی تاکتیکی با تیمهای حتی طبقه متوسط در فوتبال جهان (از جمله مکزیک و مقدونیه شمالی) نبود. با کنار رفتن لوو و جانشینی هانسی فلیک، اعتقاد بر این بود که آنها یک سرمربی موفق در سال ۲۰۲۱ پیدا کردهاند. موفقیتهای دوران کرونا با بایرن مونیخ، فلیک را به موقعیتی رساند که برای او بسیار بزرگ بود. کسی که نمیتواند حتی ساده ترین اصول اولیه سرمربیگری را اجرا کند - تصمیم گیری ثابت هنگام معرفی تیم، ترکیبی ثابت و یازده نفره و همچنین توسعه روحیه تیمی - جایگاهی در تیم ملی آلمان ندارد.
3. ستارههای حقیقی
پنج بازیکن ابتدایی ترکیب تیم ملی بسکتبال فوتبال Hلمان، منحصراً از ستاره های NBA تشکیل شدهاند که گل سرسبد آنها کاپیتان دنیس شرودر است. علاوه بر این ترکیب ثابت و پنج نفره، دیگر بازیکنان ملی متشکل از بازیکنان باشگاههای برتر اروپایی هستند.
در نقطه مقابل، وقتی صحبت از فوتبالیستهای آلمانی میشود، ترکیب یازده نفره ابتدایی واقعاً از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست. در حالی که مطمئناً در برخی پستها مانند هافبک هجومی (متشکل از سانه، موسیلا، ویرتس و مولر) مهرههای خوبی وجود دارد، اما در پستهای حیاتی همچون دفاع کناری و بهویژه مهاجم هدف، یک نقطه ضعف بزرگ در تیم ملی آلمان دیده میشود.
4. روحیه تیمی
بسکتبالیستهای آلمان اغلب از زمان جوانی یکدیگر را میشناسند و با هم دوستانی صمیمی هستند. آنها به یکدیگر اعتماد دارند و در نتیجه، روحیه تیمی خوبی در تیم ملی بسکتبال در جریان است؛ هر بازیکن برای دیگری میجنگد و گام های لازم برای موفقیت را برمیدارد.
در نقطه مقابل، درحالی که برخی از بازیکنان برتر فوتبال آلمان یکدیگر را در کودکی (از جمله کیمیش و گنابری) یا از دوران جوانی (از جمله گورتزکا و سوله) میشناسند، اما گویا چندین سال است که احساس واحد بودن در تیم ملی آلمان برای بسیاری از بازیکنان بیمعنی شده. مستند آمازون که درباره تیم ملی آلمان است، تصاویری از مشاجره شدید بین آنتونیو رودیگر و جاشوا کیمیچ ارائه کرد. صرف نظر از اینکه مشکل دقیقاً کجاست، تیم ملی فوتبال آلمان «تیم» بودن را کنار گذاشته و بیشتر شبیه گروهی از خودخواهان به نظر میرسد.
5. یک رهبر واحد
کاپیتان دنیس شرودر رهبر مطلق تیم ملی بسکتبال آلمان است؛ او در مصاحبهای قبل از شروع مسابقات جام جهانی، از یکی از هم تیمیهای خود که یکی از ستارگان NBA نیز بود، به دلیل عدم شرکت در مسابقات قهرمانی اروپا در سال ۲۰۲۲ از او گلایه کرد و معتقد بود او نباید در جام جهانی شرکت کند. شرودر در ابتدا با طوفانی از انتقادات مواجه شد، اما او به نظر خود پایبند بود. در نهایت هم تیمی او تصمیم گرفت در جام جهانی شرکت نکند. به نظر میرسید که این تصمیم به نظم عمومی تیم کمک کرده است. علاوه بر این، شرودر در تایم استراحت بازی دور دوم جام جهانی مقابل اسلوونی با هم تیمی خود دانیل تیس، مشاجره کرد زیرا شرودر از عملکرد تیم در مرکز زمین به هیچ وجه راضی نبود. تصاویر این مشاجرهی شدید در سراسر جهان بسکتبال پخش شد، اما شرودر و تیس به سرعت دوباره با هم کنار آمدند. در نهایت، آلمان اسلوونی را قاطعانه شکست داد.
در نقطه مقابل، برخی از بازیکنان تیم ملی فوتبال آلمان اخیراً مدعی رهبری هستند (از جمله ایلکای گوندوگان، جاشوا کیمیچ و لئون گورتزکا)، اما هیچ یک از آنها نتوانستند تیم را در زمین هدایت کنند. گویا همه مشغول خودشان هستند!
6. از شکستها درس بگیرید!
روز یکشنبه تیم ملی بسکتبال آلمان قهرمان جهان شد؛ درحالی که آنها در آخرین جام جهانی چهار سال پیش، در مرحله مقدماتی حذف شده بودند! شکست بخشی از ورزش است؛ اما جمع آوری تجربیات منفی و آموختن درسهای درست از آنهاست که اهمیت دارد. بازیکنان بسکتبال در طی چهارسال از نقطه صفر تا قهرمانی را پیومدند.
در نقطه مقابل، فدراسیون فوتبال آلمان، مربیان، مدیران و بازیکنان، سالها در مورد آموختن درس از شکستها صحبت میکردند و میگفتند که ما آن را تجزیه و تحلیل کردهایم و از آن درسها آموختهایم؛ اما دیدیم که چگونه حذف در دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸، حذف در یک شانزدهم نهائی مسابقات قهرمانی اروپا ۲۰۲۱ و مجدداً حذف در دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ برای آنها درس عبرت نشد و در پی آن و در سال ۲۰۲۳، عرق شرم شکست ۴-۱ روی پیشانی ژرمنها نشست.
این شش نکته، یا شاید هم بهتر باشد بگوییم این شش قیاس، نشان میدهد که چگونه فدراسیون فوتبال آلمان از نظر تئوری میتواند راه خود را بهسوی موفقیت پیش ببرد.